توضیحات
کتاب «ولادیمیر ناباکف» را «فرزانه قوجلو» گردآوری و ترجمه کردهاست. سانتاگ یکی از منتقدین مهم قرن بیست و یکم است.در پشت جلد کتاب، بخشی از آن را میخوانیم: « آخرین تصویری که ناباکف از روسیه به ما میدهد عکسی است با لنز بسته از خود و پدرش که روی عرشهی کشتی نادژدا (امید) شطرنج بازی میکنند زمانی که کشتی بندر سباستپول2 را زیر آتش تفنگ بلشویکها ترک میکند ـ آخرین استعارهی بصری برای نمود شجاعت کامل و پیروزی امید بر ناملایمات. پایانی متفکرانه است و در عین حال تکاندهنده بر روایت سالهای زندگیاش در روسیه. ناباکف هرگز دربارهی اعتقادات سیاسی پدرش چون و چرا نکرد و یا علیه آن نشورید. پس از قتل پدرش ردای صداقت و شرافت او را بر تن کرد و تا پایان عمر به عقاید آزادیخواهانهی او وفادار ماند. با این حال، هرگز لزوم جنگیدن بر سر این عقاید را احساس نکرد. انگار همین کافی بود که پدرش به جای او به تمام این اعتقادات پرداخته بود. تعهد و آرمانگرایی و دلبستگی پرتکاپویی که از میان نوشتههای پدرش بیرون میتراود، چیزهایی نیستند که ناباکف هرگز در آنها سهیم بوده باشد. این پسر مطمئن به خود و بلندپرواز پدری مشهور از همان آغازْ ساحل خود را جایی دیگر میجوید.» این کتاب را انتشارات «نگاه» چاپ نموده و در اختیار علاقهمندان قرار داده است.
مترجم | فرزانه قوجلو |
ناشر | نگاه |
شابک | 9786003761858 |
موضوع | زندگینامه |
قطع | وزیری |
نوع جلد | زرکوب |
گروه سنی | بزرگسال |
تعداد صفحه | 153 |
وزن | 392 گرم |