توضیحات
کتاب «دایی جان ناپلئون» نوشتهی «ایرج پزشکزاد»، طنزپرداز معاصر است. میخائیل گورگانتسف نویسندهی روس دربارهی دایی جان ناپلسون گفته است: «تسلسل موقعیتهای مضحک و دیالوگهای خندهآور که نویسنده بهوفور از آنها بهره برده است، خواننده را به یاد گوگول و "خنده در میان اشکهای نامرئی" او میاندازد و این نهتنها بهخاطر آن است که مثلا جنجال منازعهی خانوادگی بر سر یک "صدای مشکوک"، شباهتی به خصومت جاودانه میان ایوان ایوانویچ و ایوان نیکیفورویچ دارد، بلکه در این رمان عوامل بسیار دیگری یادآور این جمله پایان داستان گوگول است که: "آقایان، زندگی در این دنیا چه ملالانگیز است!"» در بخشی از آغاز داستان میخوانیم: «من یک روز گرم تابستان، دقیقا یک سیزده مرداد، حدود ساعت سه و ربع کم بعدازظهر، عاشق شدم. تلخیها و زهر هجری که چشیدم، بارها مرا به این فکر انداخت که اگر یک دوازدهم یا یک چهاردهم مرداد بود، شادی اینطور نمیشد. آن روز هم مثل هر روز با فشار و زور و تهدید و کمی وعدههای طلایی برای عصر، ما را یعنی من و خواهرم را توی زیرزمین کرده بودند که بخوابیم. در گرمای شدید تهران خواب بعدازظهر برای همه بچهها اجباری بود. ولی آن روز هم ما مثل هر بعدازظهر دیگر، در انتظار این بودیم که آقاجان خوابش ببرد و برای بازی به باغ برویم، وقتی صدای خورخور آقاجان بلند شد، من سر را از زیر شمد بیرون آوردم و نگاهی به ساعت دیواری انداختم.» کتاب حاضر را انتشارات «فرهنگ معاصر» منتشر کرده است.
نویسنده | ایرج پزشکزاد |
شابک | 9786001051197 |
ناشر | انتشارات فرهنگ معاصر |
موضوع | رمان پارسی |
قطع | پالتویی |
نوع جلد | گالینگور |
گروه سنی | بزرگسال |
تعداد صفحه | 696 |
تعداد جلد | 1 |
وزن | 635 گرم |
سایر توضیحات | – همراه با روکش |